اشعار مذهبی ترکی و فارسی

((وبلاگ نشر اشعار ترکی و فارسی مذهبی))

اشعار مذهبی ترکی و فارسی

((وبلاگ نشر اشعار ترکی و فارسی مذهبی))

اشعار مذهبی ترکی و فارسی

بسمه تعالی
با توکل به خدا و توسل بر چهارده معصوم وبلاگی برای انتشار اشعار مذهبی ایجاد کردم که ذاکران و مداحان و عاشقان بتوانند استفاده کنند و برای حقیر نیز فیضی هر چند اندک عاید شود.کپی کردن اشعار و مطالب این وبلاگ مانعی ندارد.سعی میشود متناسب با هر مناسبت اشعار مربوطه دروبلاگ قرار داده شود.
التماس دعا

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۶۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولادت» ثبت شده است

درمیان بانوان بانوی کامل زینب است

قهرمان کربلا ام الفضائل زینب است

درس خودراگشته ازبر بی معلم بی کتاب

مرجع تقلیدوعالم برمسایل زینب است

حضرت مهدی سفارش کرده این مصراع را

قبله حاجات وهم حلال مشکل زینب است

صاحب جودوعطاوبخشش ولطف وکرم

دختر پاک علی زهرا شمایل زینب است

شاه وسلطان بردرش باشندمسکین وگدا

خانه امید هر سلطان وسایل زینب است

درس آزادی وغیرت داده براهل شعور

آنکه گشته لطف اوبرشیعه شامل زینب است

کسیت آنکه خوانده محکم خطبه های آتشین

دخترسلطان دین وشاه عادل زینب است

شدگرفتاربلا آتش نشان کربلا

درمیان آتش وسجادحایل زینب است 

آنکه خون داده به دین  اما نکرده التماس

درمیان قتلگه برروی قاتل زینب است

کربلا تاکوفه ازکوفه به شهرشام رفت

کوه صبر ومعرفت دراین مراحل زینب است

کربلا دریای ماتم بودوزینب ناخدا

آنکه برده کشتی دین رابه ساحل زینب است

خطبه شامش چه قرا وبه کوفه باوقار

خطبه خوان باصلابت در مقاتل زینب است 

درمیان موج غم خوانده نمازنافله 

محیی امر مناجات ونوافل زینب است 

عمه ای  که درخطر شدپیشمرگ کودکان

 خواهری که درسفرسرزدبه محمل زینب است

رهرو  راه حسین ازکربلاتاشام کیست

آنکه رفته راه رامنزل به منزل زینب است

ای کیان شعرت بخوان دراین شب شعر بشیر

نورابیات شعوروشعرومحفل زینب است

آرش قاسمی

ای جان همه عالمیان در دل غبرا

وی روح سلاطین فنا در ره تقوا

ای جوهره عشق و وفا در دل شیدا

دل رفت به سودای سر زلف مطرا

جان در تب و تاب است ز هجران تو جانا



ای حجّت حق سرّ نهان کنز حقایق

مدحت نبود در خور ادراک خلایق

لیکن به وصالت شده دل راغب و شایق

لطفی کن و از دل بزدا زنگ علایق

توصیف کنم تا مگر آن طلعت زیبا



نافذ همه فرمان تو از ماه به ماهی

از بندگیت داده خدا منصب شاهی

کرسی و فلک،لوح و قلم،عرش الاهی

ذرّات جهان،کون و مکان،جمله کماهی

در سیطرِۀ حکم تو ماهیت اشیاء



نه کرسی و افلاک و زمین جمله کیهان

جوزا و اسد،قوس و حمل،عقرب و میزان

دلو و سرطان،حوت و جدی،سنبله،کیوان

اجرام فلک،جن و ملک،عالم امکان

هستند ز جان طالب فرمان تو شاها



ای آنکه به رخ موج زند جلوه توحید

یک لمعه ز رخسار تو صد چشمه خورشید

پیش قد دلجوی تو خم قامت ناهید

از جام روانبخش تو هر ذرّه که نوشید

خورشید شد و چرخ زنان رفت به بالا



روشن ز جمالت شده هر دیده حق بین

مبهوت وقار و کرمت جمله سلاطین

سرمست کمالات تو شد سوری و نسرین

مریخ و زمین،مشتری و زهره و پروین

دور حرمت چرخ زنان با دل بینا



رخسار تو ای جان جهان معدن انوار

از شمس رخت نور خدا هست پدیدار

مجذوب جمالت شده هر عارف بیدار

مهر تو دو صد جنّت و قهر تو دو صد نار

از مهر تو بر سالک حق،خلد مهیّا



تو جلوه حق،معدن عرفانی و حکمت

تندیس صفا،عشق و وفا،شور و محبت

احسان و کرم،جود و عطا،لطف و کرامت

فرزند نبی روح علی با همه دولت

محبوب خداوندی و خود بنده والا



سر مست لب لعل تو هر عاشق جانان

دلداده عشق تو دو صد بنده و سلطان

مدهوش تجلای رخت زاده عمران

در حکمت حق بنده تو را حضرت لقمان

استاد همه جن و ملک، آدم و حوا



ای کنج خرابات تو آباده عرفان

از فیض نگاهت شده دل بیدل و حیران

خاک حرم پاک تو ای شاه خراسان

مسجود ملک رشک فلک غبطه رضوان

منظور همه اهل جهان کعبه دلها



ای شمسه ایوان تو خورشید ممالک

وی بر همه ذرّات جهان حاکم و مالک

عشّاق جهان،پیر مغان،عارف و سالک

احرار زمان،پیر و جوان،خیل ملایک

مشغول طواف حرمت با دل دانا



آن گنبد زرّین تو بر عرش نگین است

صحن حرمت روضه رضوان برین است

عشّاق تو ای شاه جهان اهل یقین است

مشتاق تو با خیل ملک،روح الامین است

بر موسی جان خاک درت سینه سینا



عالم همه در دیدۀ حق بین تو زاهق

فرمان تو بر کون و مکان نافذ و فائق

پیمان عناصر به ره عشق تو واثق

اجرای فرامین تو بر عاشق صادق

چون شهد و شکر،هست بسی نوش و مهنّا



از همّت مردانگی و عشق و ارادت

یاران همگی با دل و جان رفته زیارت

ای حجّت حق پادشه عشق و کرامت

هر چند بدل موج زند شوق ضیافت

صد حیف نشد قرعه بنام من شیدا



توفیق تشّرف نشد امسال صد افسوس

دل خونم از این درد،نه از لطف تو مأیوس

ای کان کرم،میر هدی،پادشه طوس

از دور بود فانی مسکین تو پابوس

لطفی کن و درمان بنما غصه ما را

آرش قاسمی

آسمان بر آن شده تا با زمین ساغر زند

مهر خندد بر مه و مه خنده بر اختر زند

عرشیان را مرغ دل سوی مدینه پر زند

حضرت روح الامین بیت الولا را در زند

بوسه بر خاک سرای موسی جعفر زند

دم ز وصف بضعه ی زهرا و پیغمبر زند


در کنار نجمه ماه مرتضی پیدا شده

یا به طور موسی کاظم رضا پیدا شده



آفرینش را به تن روح مجرّد آمده

مژده در ذیقعده از عیدی موءّید آمده

عالم خلقت به از خلد مخلّد آمده

جلوه گر حسن خدای حیّ سرمد آمده

شیر حق در کعبه یا در مکّه احمد آمده

اهل عالَم عالِم آل محمّد آمده


کیست این استاد دانشگاه کل حق را ولی است

قبله ی هفتم امام هشتم و سوّم علی است



ماه آمد در زمین شد آسمان پروانه اش

اختران دلداده خورشید فلک دیوانه اش

مرغ دل در بند دام و در هوای دانه اش

ملک دین از مقدمش آباد و دل ویرانه اش

خضر در بزم ولایت تشنه ی پیمانه اش

بحر رحمت جرعه ای از جام سقّاخانه اش


غیر از این مولا که عالم ملتجی بر او شود

کس ندیده شهریاری ضامن آهو شود



آتش از بهر مُحبّ او گلستان می شود

دوزخ از فیض نگاهش باغ رضوان می شود

اشک با یاد غمش دریای غفران می شود

درد با خاک رهش بی نسخه درمان می شود

سنگ در صحنین او لعل بدخشان می شود

ریگ در دست گدایش دُرّ و مرجان می شود


گر بخواهد از دل آتش عبیر آید برون

ور دهد فرمان ز نقش پرده شیر آید برون



مهر گیرد وام از مهر رخ تابان او

مه کم از خشت طلا در گوشه ی ایوان او

آسمانها قطعه ای از سفره ی احسان او

آسمانی ها، زمینی ها، همه مهمان او

بوالحسن کنیه، علی نام و رضا عنوان او

شهریاران جهان خاک در دربان او


دوست در کویش نه تها سرفرازی می کند

دشمن ار آید از او مهمان نوازی می کند



ای جمال حضرتت آیینه ربّ جلیل

ای زبانت با خدا در گفتگو بی جبرئیل

زائر قبرت هزاران نوح و موسی و خلیل

ماه رویت مشعل انّا هدیناه السّبیل

مصطفی را بضعه و موسی ابن جعفر را سلیل

خاک کویت عطر جنّت آب جویت سلسبیل


ای تو را در آستین دست عطوفت اهلبیت

هم رضای اهلبیتی هم رئوف اهلبیت



کیستم من سائلی امیّدوارم یا رضا

تو گُل گلهائی و من خار خارم یا رضا

این امیدم این گناه بی شمارم یا رضا

این دل خون این دو چشم اشکبارم یا رضا

جز گنه بر درگهت چیزی ندارم یا رضا

شرمسارم شرمسارم شرمسارم یا رضا


هر چه بودم هر که هستم تو پناهم داده ای

کی جوابم می کنی اکنون که راهم داده ای



من ز دور کودکی دور شما گردیده ام

با شما از خردسالی آشنا گردیده ام

بر سر کوی تو ای مولا گدا گردیده ام

سائلی بودم که گرد این سرا گردیده ام

گر چه خم از بار سنگین خطا گردیده ام

شرمگین از اینهمه لطف و عطا گردیده ام


با شما بگذشته از آغاز شادیّ و غمم

هر که هستم خاک زوّار حریمت «میثمم» 

آرش قاسمی

ای شهنشاه خراسان یاعلی موسی الرضا

دین اسلامه نگهبان یاعلی موسی الرضا


◀️ متقی تبریزی 


ای یاتان باب الحوائج دلبری ایرانیده

جودو بذلون ثبت اولوبدور شعریده دیوانیده

چوخلاری حاجت الوب بو درگه درمانیده

درد بی درمانه درمان یا علی موسی الرضا 


◀️ شایان ارومیه ای 


جود بیر قطره ولی مولا سن اقیانوس سن

شهریار بی بدیل سرزمین طوس سن

کیم ایده عرض ارادت سن اونا مانوس سن

بارگاهون باب رضوان یا علی موسی الرضا 


◀️ ستاری قیزیل قلم


ای اولان باب کرامت کل انسانیته

عالم آل پیمبر عشق وحدانیت

رهبرجمع اعاظم خیل روحانیته

حافظ الفاظ قرآن یاعلی موسی الرضا


◀️ شایان ارومیه ای 


قرن لر دی که حکومت ایلیورسن دللره

التفاتون وار  پناهنده اولان سایل لره

 هر ایکی عالمده دوشموش نام پاکون دیللره

مامن دلدادگان سان یاعلی موسی الرضا


◀️ ارسلان محمدی 


من سنون عشقونده حيرانم آقا الله بيلير

سن گلن  يولاره قربانم  آقا الله بيلير

من گينه سفرونده مهمانم آقا الله بيلير

لطفوي بير ايله احسان ياعلي موسي ارضا


◀️ ارسلان محمدی 


اي کرامت معدني پابوسوه ايسته گليم

تير عشقونله اقا قوي قلبيمي منده دليم

غرق عصيانم اقا الله بيلور بوشدي اليم

عيبيمي سن ايله پنهان يا علي موسي الرضا


◀️ ستاری قیزیل قلم 


باخ سنون عشقونده ترک موطن اِئتدی خواهرون

عزم ایران ایلییب شوقیله زواردَرون

اولمادی قسمت اوپه خسته مسافرگؤزلرون

ناگران باغری اولوب آلقان علی موسی الرضا


◀️ شایان ارومیه ای 


مظهر جود و کرامت معنی لطف اله

مالک سلم و رضا سن صاحب عزیله جاه

گورمویوب گورمز زمانه سن کیمی شوکتلی شاه

قلب لر عشقونله شادان یا علی موسی الرضا


◀️ ستاری قیزیل قلم


ضامن آهو سان ای سلطان ملک ارتضا

تک حدیث سلسله بسدوراِئدردرده دوا

احتجاجونده قالیب حیرتدن مأمون دغا 

منزلی قیلدی سنه زندان علی موسی الرضا


◀️ شایان ارومیه ای 


حشمتونده رشگیده دایم سلیمانلار قالوب 

طلعتونده هرزماندا ماه کنعان لار قالوب

حکمتونده مات وحیران جمله لقمان لار قالوب

منشا الطاف رحمان یا علی موسی الرضا


◀️ ارسلان محمدی 


کيم سني قيلسازيارت  عشقيلن حاجي اولار

کيم سنه زوار اولا حاجيلرين تاجي اولار 

 غم گوني زوارينه موسي الرضا ناجي اولار

عاشقون اولماز پريشان يا علي موسي الرضا


◀️ حاج عباس دهقان 


اوگوزل گلدسته لرحیران ائدیبدور ملتی 

هرگونی دنیاده آرتور اومزارون شوکتی 

قویموسان قلبیمده زواراولماقا سن حسرتی 

ال منیم اوپاک دامان یاعلی موسی ارضا 


◀️ شایان ارومیه ای 


هر نسیمی که بیزه سمت خراساندان گلور

نکهت جانانیدور که عرش سبحاندان گلور

 گوییا رشحات حقدور عطر عرفان دان گلور

معنی ایمان و عرفان یاعلی موسی الرضا 


◀️ حاج عباس دهقان


ای یاتان ملک خراساندا سلام اولسون سنه 

روحمیزسن ای رضا جاندا سلام اولسون سنه 

افتخاراولدون بوایراندا سلام اولسون سنه  

فخرایرانی وایران یاعلی موسی الرضا 

 

◀️ شایان ارومیه ای 


واردی اون دورد ایلدی مولا دلده بیر سر مگو

حاجتیم ایله بر آورده منه ویر آبرو

گوز یاشیملا صحنیوه ویرم من عالی شستشو

سسلرم ای درده درمان یا علی موسی الرضا


◀️ ستاری قیزیل قلم


اول ذی قعده تاروزدهم ازلطف حق

شدمزین برقدوم پاک نور نُه طبق

حضرت معصومه وشاه چراغ احمد نسق

شدمنور نوریزدان یاعلی موسی الرضا


◀️ شایان ارومیه ای 


سوره نوری ایدور تفسیر عالی مرقدون

توتیای دیده لر دی خاک پاک مشهدون

گون به گون آرتیبدی نور تابناک گنبدون

سسلنر عشقیله-شایان- یاعلی موسی الرضا


◀️ سيفی سیف الشعرا


پاک آدون حُسن القضای سرنوشتیمدورم آقا

جانفدا اولماق سنه عین سرشتیمدور آقا

صحن وایوان و رواقونده بهشتیمدورآقا

من گدایم سنده سلطان یاعلی موسی الرضا

آرش قاسمی

ای گوزل مزاری زینت خراسان

آستان قدسی افتخار ایران

قبرون حجّ اکبردی، کعبه تک معطّردی

ای حبیب یزدان، ای حبیب یزدان



شکر اولا خدایه یتمیشوخ مرامه

قبرون اوسته یکسر گَلمیشوخ سلامه

جان فدا سنون تک بیر رئوف امامه

بو مزاره زوّاروق، جدّیوه عزاداروق

ای حبیب یزدان، ای حبیب یزدان



قبریوین وصالی سالدی اشتیاقه

اشکیله سَپاق سو بو گوزل رواقه

شهلر هر زماندا لطف ایدر قوناقه

گَلمیشوخ سنه مهمان، بو مزاریوه قربان

ای حبیب یزدان، ای حبیب یزدان



ای ویرن مزاری عالمه فزایش

چوخلاری بو قبره یولّیوب سفارش

باشیوه دولانّوق ایلیوبله خواهش

التماس ایدوب چوخلار، یار یارینی یوخلار

ای حبیب یزدان، ای حبیب یزدان



کوچ ایدنده قوردوخ بزم غم طونده

گَلدی داده چوخلار طوسه عزم ایدنده

ایتدی یار و یولداش ناله بیز گَلنده

گَلمدی اولار افسوس، قبریوه اولا پابوس

ای حبیب یزدان، ای حبیب یزدان



روز و شبده گَلّوخ نی کیمی نوایه

آغلاروخ حسینه گاهی کربلایه

وار بو یرده ماتم گَلمیشوخ عزایه

فاطمه گَلوب داده، آغلوری بو اَثناده

ای حبیب یزدان، ای حبیب یزدان



عالمه سالوب غم جدّیوین عزاسی

کربلادی خلقین دلده مدّعاسی

هر اورکده واردور کربلا یاراسی

اعظمی یانوب آغلار، گوز یاشین یوزه باغلار

ای حبیب یزدان، ای حبیب یزدان

آرش قاسمی

 تركي


گلدي ندا   عالمه  سلطان  گلوب

ير يوزينه   ناطق    قرآن  گلوب

اي  عجبا   يوسف   كنعان گلوب

آينه ي   حضرت   يزدان  گلوب

مژده ويرون شاه خراسان گلوب


اون بير ذي القعده چخوب ماه دين

نجمه  بوگون  تاپدي  زر   پرثمين

شاد   اولوب   اركان زمان و زمين

اولما   داخي   دردي اولان دلغمين

چون بوگيجه   دردلره درمان گلوب



گلدي  بوگون    شاه   نفيس النفوس

روشن ايدوب عالمي شمس الشموس

بو  خبره  وجده  گلوب   شهر طوس

عالميان   اولدي    اونا     پاي بوس

ير  يوزونه  حوري    و غلمان گلوب 



قلبينه    مولانين    ايدوب    غم اثر

جبريله گر   طوسه    ايدوبدور سفر

ايتدي   ولي طوسي  عجب    مفتخر

اولدي   اوركلرده      آقا     مستقر

آري   ولي نعمت    ايران     گلوب



(آذرينين)  شعرينه    سن سن   دليل

دعوت    ايله    زائر   اولا   بو ذليل

پنجره    فولاده    سالا    بير   دخيل

دردينه    درمان     ايله  اي بي بديل

محضروه    ديده سي    گريان  گلوب


فارسی


بر دل    عشاق    صفا    آمده

اين  خبر از   باد    صبا  آمده

هلهله بر ارض  و   سما  آمده

آينه ي       قبله نما      آمده


 

باز كوير  دل  من   گلشن است

خانه دگر خالي از اهريمن است

باغ پر از نسترن و سوسن است

شام مدينه چوسحر  روشن است

ماه    منور    به    سما    آمده


 

قمري و بلبل   شده  آوازه خوان

دست  فشاند  همه   پير  و جوان

هور و ملك سوي زمين شد روان

اي  عجبا  آمده   بر  جسم  جان 

نسخه ي درمان   و   دوا   آمده


 

غرق    عبادت   شده  كل   عباد

بر    قدمش  ماه  به سجده  فتاد

بر پدرش حور و ملك   مژده داد

موسي جعفر شده مسرور و شاد

دلبر         آيينه نما         آمده


 

خلق شده اي عجبا  بوالبشر

يا كه   خليل   آمده  بار  دگر

يا كه كليم است شده تاج  سر

يا كه به مريم شده عيسي ثمر

يا   كه   محمد   ز  حرا آمده



آمده    بر    ملك خراسان امير

بر كرم و مهر و عطوفت سفير

بين   خلايق   بود اين بي نظير

نجمه   شده   صاحب  ماه منير

يوسف     كنعان    عجبا   آمده 

آرش قاسمی

ای قلم ایله توسل‌باب صحبت باز ایله

موسی کاظم مصیبت  نامه سین آغاز ایله


شرح ویر آیا نه نوعی عشقی داره چکدیلر

گلشن حریتی تاراج ادیب خار اکدیلر


شرح ویر زندانیده موسی بن جعفر محنتین

نظمه چک بی کس امامین اول اسفناک حالتین


خط سیری گور چکوب دی گردش دوران هارا

موسی‌کاظم هارا هجران بی پایان هارا


ظلمت‌یله آفتابین وار نه نوعی نسبتی

حبس ایده لر هانسی مذهب ده امام امتی


هئچ روادور بیر قوجا سید دوشه بحر غمه

دوزدی آیا یاغمویا باران رحمت عالمه


ه‍ئچ روادور باغلانا زنجیره سلطان زمان

دوزدی آیا بیر قارانلوق یر اولا شاهه مکان


دوزدی آیا کنده و زنجیره باغلانسین امام

دوزدی آیا آتش هجرانیده یانسین امام


دوزدی آیا باغلانا باب کرامت اون بیر ایل

دوزدی گردابه دوشه کشتی امت اون بیر ایل


الغرض زندانه سالدی‌ حضرتی قوم لعین

ایتدی هارون اول امام امتی زار وحزین


تا کی دوشدی محبس تاریکه سلطان زمان

باشلادی راز ونیازه پادشاه انس وجان


محبسه وارد اولان دم بیله ایتدی زمزمه

بوردا آسوده عبادت ایله رم   یا رب سنه


عاشقم من عاشقه بیر بیله خلوت یاخشی دی

یاریله یار ایله‌سین خلوت‌ده صحبت یاخشی دی


سر عشقین دفتری خلوت‌ده خوش‌دور باز اولا

عاشقین عشقی گرک معشوقه دوز ابراز اولا


امتحانی ویرموین عاشق آلاماز امتیاز

امتحان عشقی‌دور بو قصهٔ طول و دراز


روز وشب ایلوردی مولا آه‌و زاریله دعا

اول قرانلوق زندان اولموشدی عبادت گاه اونا


 روز وشب مولا سالوردی اهل بیتون یادینه

خالق یکتانی سسلوردی آقا امدادینه


لحظه ای یاددان چیخاتموردی قیزی معصومه نی

قوزانوردی دم‌به دم مولانین آه و شیونی


داد ایدوردی من رضای کردگاره راضیم

گوشهٔ زندانیده من درد و غم آماجیم


اون بیر ایلدی اولموشام اهل وعیالیمدن جدا

یوخدی بیر کس دادیمه سندن سورا چاتسین خدا


دوزدی یا رب خلقتین هر اختیاری سنده دی

انس و جن حور وملک لر درگهوندا بنده دی


منده قوش تک بو قفس‌ده اولموشام بی بال وپر

گوگلوم ایستور تا اولام اوغلوم رضادن باخبر


آرزوم وار ای خدا بوسه وورام رخسارینه

رخصتیم اولسا گیدم من اوغلومون دیدارینه


گلموشم جانه الهی آتش هجرانیدن

جانه گلدیم ایستورم آزاد اولام زندانیدن


ایستورم بو غم سرادن پر آچام پرواز ایدم

تاقیزیم معصومه نی بیر دفعه یارب ناز ایدم


الغرض آچدی خدای لم یزل باب کرم

آزاد اولدی بحر غمدن موسی کاظم او دم


نصف شب اولدی هویدا معجزات کردگار

قعر چاه دان جان قوتاردی موسی زهرا تبار


کنده وزنجیر اونی ایتمو شدی بی تاب وتوان

ایتماق اولماز چکدیگی محنت لری اصلا بیان


  الغرض اول حضرتین اولدی دعاسی مستجاب

گیتدی مولای زمان‌سوی‌مدینه با شتاب


طی‌العرض ایتدی یتوشدی مقصده اول مقتدا

ایلدی بیر لحظه‌ده خالق اونی غمدن رها


گلدی بعد از اون بیر ایل اهل وعیالین یوخلاسین

نازنین معصومه نی ایتسون نوازش آغلاسین


قالموشام آیا نجه بیر مطلبه ایما ادیم

بو مصیبت نامه نی آیا نجه انشا ادیم


قالموشام آیا نجه‌وصف‌ایلیوم اول صحنه نی

آلدی آغوشه نجه مولا قیزی معصومه نی


اضطرابیله آقا دوگدی در کاشانه سین

حین دق‌الباب اشیتدی آه و واویلا سسین


لحظه لر طول چکدی‌تا‌ گلسین بیری پشت دره

پشت دردن بیر خانم ویردی جواب اول سروره


سسلدی سن آشنا سن یاغریب سن سیدی

یثربه آیا نه منظوره گلوب سن سیدی


ایتدی فرمایش ٱیا ای دختر شیرین زبان

بوندان آرتیق سن منیم گوز یاشیمی ایتمه روان


اولموشام ایلر بویی اهل و عیالیمدن جدا

حسرتم دیداره‌من‌قان آغلارام صبح ومسا


جاری‌اولدی ناگهان‌اول‌دخترین اشک تری

حالت غم باریله‌اول باوفا آچدی دری


گوردی بیر سید نه سید چهره سی آیدان گوزل

صورتین خلق ایلیوب آی تک خدای لم یزل


ناگهان اولدی دگرگون آغلادی ای وای دیدی

ایتدی خواهش سن منی ایله دعا یا سیدی


نچه ایلدی روز وشب چشم انتظارم آغلورام

آیرلیقدان سیدی هرلحظه سینه داغلورام


ایت دعا تا کی آتامدان خوش خبر گلسین منه

روز وشب منده دعالر ایله‌رم هر دم سنه


اول زمان حالی پوزولدی‌پشت درده سیدین

ایتدی فرمایش سنه مژده واریم ای نازنین


هئچ بیلورسن هاردادی ایندی او مرد باوفا

بس نه علت‌دی اولوب آیا آتون سندن جدا


گورسون آیا سن تانورسان اول‌محبت گوهرین

نیلی‌یرسن گر بو دم گور سون اونی ای مه جبین


ایتدی گورسم گورسم گر آتام ی من داخی زار اولمارام

آیرلیقدان گول کیمی هر لحظه هر دم سولمارام


آلدی آغوشه او دم حضرت قیزی معصومه‌نی

قاخدی آفاقه اونون بیر لحظه آه وشیونی


ایله‌دی مولا نوازش دختر مه پاره سین

مخفی ایتدی ابتدا بوینوندا زنجیر یاره‌سین


سوندادان‌ آیا نه اولدی یوخ رجوعیم ای خدا

اولماسین هئچ بیر آتا اهل وعیالیندن جدا


مسلما گوز یاشلارونلا نظمه چکدون بو سوزی

چاره ساز دردون اولسون موسی‌کاظم اوزی

آرش قاسمی

ای مـاه  درخشان  -  خواهر امام رضا

جانیم سنه قربان  -  خواهر امام رضا

افتخار    و     شُهرتیمیـزسن 

شو کتیمیـزسن  –   سنه فدا

اعتبـار    و     قیمتـیمیـزسن 

 عــزتیمیـز سن   -   سنه فدا

«‌  اینان کی محبوبه سن خانیم 

عزیز    عُجوبه سن     خانیم  »




بو گجـه  مدینه  اوخشور باغ جنته

غرق ائدوبدی الله ما فیهانی رحمته

گلشن    زهـراده    آچـوب   گل  

عطریلی سُنبل   -    گلوب دیله

سـویونوب عرش اوسته ملکلر

نغمه لی بلبل    -     گلوب دیله

«‌  اینان کی محبوبه سن خانیم 

عزیز    عُجوبه سن     خانیم  »




بیر قیز وئروب ذات حق موسی بن جعفره

زینب   کیمـی   اولـدی   مَفخـر  آل   حیدره

سنـون  عشقـونـده  آسمـانـدا ستـاره لـر اِیلَـر حـرکت

سنـه خـاطـر وئـروبـدی ایـرانه ذات حـق نـان و بـرکت

«‌  اینان کی محبوبه سن خانیم

عزیز     عُجوبه سن     خانیم  »




معصومه دی آدون زهرادن نشانه سن

جشن میلادونده وئر بیر عیدیانه سن

گوزومـوز واردی کرمینـده

هَـم عَلمـینده  -   علاج اله

گورموشم من بـاغ جنـانی 

پـاک  حرمیـنده -  علاج اله

«‌  اینان کی محبوبه سن خانیم 

عزیز   عُجوبه سن     خانیم  »




ایکی باجی قارداش مَه رُخ ، ماهپاره سیز 

ایرانه  خورشیـد و ماه  و هم ستاره سیز

باجی قارداش هر ایکوزه بو درده دوشن جان فدا اولا

او   گــوزل  آدلاروزه  یکسـر   ملـت  ایـران فدا اولا

«‌  اینان کی محبوبه سن خانیم 

عزیز       عُجوبه سن    خانیم  »

آرش قاسمی

✅ترکی

مژده سلطانه ويرون آچدي گوزون؛ جهانه معصومه

شادليق گتوردي بوگون عصمت آيي؛ زمانه معصومه

دين حقّه قائمه سن /// سن كرملي عالمه سن

خواهر سلطان غريب /// گل عذار فاطمه سن

تولّدون بانو - بوگون مبارك دي

حيالي معصومه - وفالي معصومه


سن سن الگوي وفا قلبه صفا؛ سلاله حيدر

موساي جعفرين اي شانلي قيزي؛عزيز پيغمبر

عفّتي تفسيرايلدون/// حق سوزي تعبيرايلدون

شهرقم دا قبله كيمي/// ديللري تسخير ايلدون

تولّدون بانو - بوگون مبارك دي

حيالي معصومه - وفالي معصومه


✅ فارسي


الگوي عشق و صفا/ كان حيا ؛ خوش آمدي بانو

درياي مهر و وفا /جان رضا ؛ خوش آمدي بانو

شد از روي مه تو/ همچو سحر ؛ مدينه طاها

بر درد عالميان / اي تو دوا؛ خوش آمدي بانو

مظهر ايمان و حيا //// مثل زينب عالمه اي

خواهر سلطان غريب //// گلعذار فاطمه اي

تولدت بانو //// به مومنان تبريك

كريمه معصومه - عليمه معصومه


احبابت صبح و مسا/ بر در تو ؛ دخيل و نالانند

عشاقت در پي تو/ بهر عطا ؛ به قم شتابانند

مثل موسي  پدرت/ برهمگان ؛ تو باب حاجاتي

زوار و سائل تو / جمله پي  / دوا و درمانند

مظهر ايمان و حيا //// مثل زينب عالمه اي

خواهر سلطان غريب //// گلعذار فاطمه اي

تولدت بانو //// به مومنان تبريك

كريمه معصومه - عليمه معصومه

آرش قاسمی

ایرانه صفا ویردون    یاحضرت معصومه

قرآنه جلا ویردون    یاحضرت معصومه


      مرقدون باغ رضواندان گوزلدی

      مرکز  احیای  خیر العملدی




محبوبه ی ذات حق    گنجینه ی حکمتسن

علامه دیسم  آزدی    دریای فضیلتسن

مشکلده  قالانلاره     کانون شفاعتسن

چوخ درده دواویردون   یاحضرت معصومه




ایران قدم قویدون    ای دختر پیغمبر

انفاسون ایدوب یکسر    قم تپراقینی گوهر

علت اودور عاشقلر    هریرده سنی سسلر

آلامه شفا ویردون    یاحضرت معصومه




سسلر سنی هرلحظه   بیچاره لر امداده

عشقونله یاشار دائم    سائللرون آزاده

سال دردی اولانلاری    یاسیدتی یاده

ایران صفا ویردون     یاحضرت معصومه




هر گونده طلوع ایلر   گون مشرق بامیندن

علامه ی دهر اولدون   تعلیم امامیندن

حوریلر آلارسبقت    مست اولماقا جامیندن

تقدیر رضا ویردون    یاحضرت معصومه




ای مریم آل الله    ایران سنه مدیوندی

ترویج علوم دین   هر آن سنه مدیوندی

قرآنی دیریتدون سن   قرآن سنه مدیوندی

مسکینه عطا ویردون    یاحضرت معصومه



خلاق جلیل آدون   حک ایله دی سینمده

یا فاطمه ذکریمدی   هرثانیه هردمده

عشقونله کیچر عمریم   هرشادی وهر غمده

عشاقه جزا ویردون   یاحضرت معصومه

آرش قاسمی