اشعار مذهبی ترکی و فارسی

((وبلاگ نشر اشعار ترکی و فارسی مذهبی))

اشعار مذهبی ترکی و فارسی

((وبلاگ نشر اشعار ترکی و فارسی مذهبی))

اشعار مذهبی ترکی و فارسی

بسمه تعالی
با توکل به خدا و توسل بر چهارده معصوم وبلاگی برای انتشار اشعار مذهبی ایجاد کردم که ذاکران و مداحان و عاشقان بتوانند استفاده کنند و برای حقیر نیز فیضی هر چند اندک عاید شود.کپی کردن اشعار و مطالب این وبلاگ مانعی ندارد.سعی میشود متناسب با هر مناسبت اشعار مربوطه دروبلاگ قرار داده شود.
التماس دعا

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعرفارسی» ثبت شده است

روز مصیبت هشتم ماه ربیع است

روزعزای مهدی رب سمیع است

هرکس بگرید برابالمهدی دراین روز

دریوم محشر فاطمه اوراشفیع است


یابن الحسن صاحب عزا ی این مصیبت(۲)

ای حجت ثانی عشر سرت سلامت(۲)


مولا امام عسکری تحت نظر بود

درسامرا درپادگانی پر خطربود

درغربت وتبعید ودرزندان معتز

چشم انتظار دیدن روی پسربود


تحت فشار ودرحصار معتمد بود

نور دل هادی اسیر مستبد بود

دراختناق ودر میان آن محله

حتی عدو برعصمت اومعتقد بود


شددست اوگاهی به بندکینه بسته 

درکنج زندان مثل بابایش نشسته

درغربت ودور ازمدینه زندگی کرد

قلب تمام شیعیان زین غم شکسته


معتز گهی دعوت نموداورابه دربار

می رفت امام عسکری گاهی به اجبار

باکینه وخشم وجفا ی معتمد هم

هرهفته بر دارالحکومه می شداحضار


مولای ما وقت وداع خیلی جوان بود

خورشید شهر سامرا نور

 جهان بود

درکنج حجره درغریبی جان سپرداو

اما به فکرمهدی صاحب زمان بود


جرمش چه بود از شهر پیغمبر جداشد

مسموم زهر کینه اهل جفاشد

بست ازجهان چشم خودش درشهرغربت

درماتمش غرق مصیبت سامراشد


یابن الحسن العسکری مولا کجایی

درماتم بابای خود صاحب عزایی

شال عزا برگردنت بااشک وناله 

امشب عزادار پدر درسامرایی

آرش قاسمی

فارسی


آمده غدیر و شده شادمان  سَمائیان

مُرتضی وَصیِّ پیمبر شده  امام مان

عید با سعادت و ولایت آمده 

جشن معنویت و امامت آمده

یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا



جان جان علی   -   یارمان علی 

زینت و صفای اذان علی

علی شهنشاه اعظم بُوَد 

علی شفیع دو عالم بُود

یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا




 ترکی



گلدی حضرت ختم پیغمبره بیله ندا

جانشین سندن صورا دور علیِّ مرتضا

کامل ایله دینیوی به اَمرِ لا یَنام

خلقه قیل بیان علی اولوب سیزه امام

یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا


سروریم علی   -    دلبریم علی 

ایکی عالمه   -    مقتدا علی 

بیوردی لَحمُکَ لَحمی نبی 

سنون قانیندور قانیم یاعلی 

 یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا




بو گیجه چراغان اولوب آسمان و کهکشان

مرتضی اولوبدور امام ِ هُمام ِ شیعیان

صف به صف ملک مبارک اولسونا گلور 

فاطمه نه شو قیلن  گوزون یاشین اَلور

یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا


شافع جزا   -     یا علی مدد 

یا رو رهنما  -    یا علی مدد

صفای دین و امامت علی 

وجودی یکسر سعادت علی 

یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا





بو گیجه بیزه عیدیانه علی – ایله عطا

عاشق حسینوخ  گدای وصال ِ کربلا

ای امیر مومنان و رهبر یقین 

ویر برات کربلا بو جَمعه اربعین 

یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا



جانیمیز حسین    -  عشقیمیز حسین 

زندگیده سر مشقیمیز حسین

 دیور اورکدن سنه (پورِیا)

مریضلره بو گیجه ویر شفا

 یا مرتضی  - علی مدد  - یا مرتضی2

جانم مولا   -  علی مدد  -  جانم مولا

آرش قاسمی

به اوج سعادت همائی علی

به سرّ خدا آشنائی علی


به بحر حوادث به طوفان سخت

به کشتیّ دین ناخدائی علی


جهان صورتی هست و معنی توئی

تو مافوق مدح و ثنائی علی


نزاید نظیرت دگر امّهات

چُنان گوهر پربهائی علی


به جز تو ندارند فریادرس

تو یار همه بی نوائی علی


بخواهند یاری ز تو ممکنات

تو مرآت واجب نمائی علی


خداوند شمشیر و علم و هنر

مبرّی ز ریب و ریائی علی


در اسماء حق اسم اعظم توئی

به جانت قسم هکذائی علی


شده در وجود تو اضداد جمع

منزّه ز چون و چرائی علی


یلِ شیرگیری به روز نبرد

به محراب، صاحب دعائی علی


به سر برده عمری به نان جوین

ولی بحر جود و سخائی علی


به شهر علوم پیمبر دری

تو منصوص در اِنَّمائی علی


بجائی به قرآن عَلیٌ‌ حَکیم

به جای دگر قُل کَفائی علی


ز هر جای چون قطع امّید شد

تو بر ماسوا..َ. رجائی علی


تو گفتی ز من نیست اعظم خبر

به اعظم خبر مبتدائی علی


به قرآن توئی صالح المومنین

به حق معنی والضّحائی علی


ز یمن تو هستی شده پایدار

تو اِلّا پس از حرف لائی علی


چه آدم چه موسی چه عیسی چه نوح

تو بالاتر از انبیائی علی


به جز مصطفی افضل از کائنات

تو جان و دل مصطفائی علی


به قرب دَنی کرده احمد عروج

تو مخبر از آن ماجرائی علی


تکلّم خدا کرده با صوت تو

نگویم تو صاحب صدائی علی


به توصیفت آغاز و انجام نیست

تو آن ذات حیرت فزائی علی


به احمد بجائی سری از بدن

ندارید از هم جدائی علی


بود مهرت ایمان و بغض تو کفر

قسیم نعیم و عنائی علی


ز محشر ندارد حسینی هراس

تو سلطان روز جزائی علی

آرش قاسمی

حجت یزدان سرور دوران معنی قرآنی

   حافظ ایران یارغریبان شاه خراسانی

    ای رضاجان مقدمت بادامبارک باد۲



قبرتوباشدکعبهٔ عشق وقبلهٔ ایمانم

صبح ومساازدوری وهجرت زاروپریشانم

من ز وصال مرقدپاکت چون گل خندانم

مشعل عزت راه سعادت جلوه ی جانانی

ای رضاجان مقدمت بادامبارک باد



قبر تو نزدملت ایران بسکه بهادارد

همچوبهشت است جلوهٔ عشق ونورخدادارد

تربت پاکت عطروصفای کرب وبلادارد

قبرتوگشته کرب وبلای ملت ایرانی

ای رضاجان مقدمت بادامبارک باد

آرش قاسمی

خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی

اول ورا نوازند با سوز و اشک و آهی


دریای عفو جوشد از اشگ دردمندی

اوراق جرم سوزد از آه صبحگاهی


اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند

بیچاره من که با خود ناورده پّر کاهی


ای وای اگر برای افشای هر گناهم

گردند روز محشر هر عضو من گواهی


هر چند روسیاهم با آنهمه گناهم

مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی


یارب چگونه سوزد آن کو در آستانت

رخسار خویش سوده بر خاک گاه گاهی


بار گناه سنگین ره منتهی به بن بست

در پیش رو ندارم جز باب تو به راهی


از من گنه بود زشت از تواست عفو، زیبا

ای عفو از تو زیبا العفو یا الهی


تن خسته پا شکسته درها تمام بسته

جز باب رحمت تو نبود مرا پناهی


عمری گناه کردم دل را سیاه کردم

من اشتباه کردم یارب چه اشتباهی


آلودگی دل را با اشگ تو به شویم

تا در دلم نماند آثاری از گناهی


با کثرت گناهم مپسند روسیاهم

کاورده ام علی را در عین روسیاهی


مهر علی است (میثم) مهر نجات عالم

بی حب او نباشد طاعات جز تباهی

آرش قاسمی

معدن حُجب و حیا زینب

دختر شیر خدا زینب

آمده دنیا

جشن او برپا

گو مبارک باد(2)

آرش قاسمی

ای شیعه بخوان شعر از دلو جان چون موسم عید است

دلهای همه مسرور دراین ایام سعید است

بده بشارت همای عزت که از سفرآمد

عزیز زهرا امید دلها فرشته فر آمد

رؤیت انوار این کوکب مبارک باد

مقدم فرخندۀ زینب مبارک باد

بگو مبارک ، بگو مبارک ، بگو مبارک باد(2)

آرش قاسمی