بیاور طشت از وفا به برم
پاره شد جگرم مهربان خواهر
نظر بنما پاره های تنم
آید از دهنم بی امان خواهر
بیا بنشین در برم خواهر
که می سوزد پیکرم خواهر
آه و واویلا
خبر کن خواهر حسین مرا
نور عین مرا کایدم بر سر
نمی باشد مادرم به سرم
کرده خونجگرم از جفا همسر
بیا بنشین در برم خواهر
که می سوزد پیکرم خواهر
آه و واویلا
خدا حافظ می روم ز جهان
سوی باغ جنان چشم گوهر بار
روم نزد جدّ و مادر خود
ظلم همسرِ خود می کنم اظهار
بیا بنشین در برم خواهر
که می سوزد پیکرم خواهر
آه و واویلا