یارب سببی ساز که یارم ز در آید
دلدار سفر کرده ی من از سفر آید
عاشق شدم و حیف ندیدم رخ معشوق
ترسم که زهجران وی عمرم به سر آید
مأنوس دعای فرجم هر شب جمعه
دلشاد بر این وعده،که شاید سحر آید
هرگز نکشم حسرت بیدار شدن را
بر خوابم اگر دلبر والاگهر آید
هرگاه که چشمم نگرد روی گلی را
زیبایی دلدار،مرا در نظر آید
هر روز به پابوسی حسنش،لب خورشید
هر شب به طواف رخ ماهش،قمر آید
عمریست که از درد فراقش به فغانم
هرلحظه به گوشم ز حبیبم خبر آید
دل چشم به راه است،به امید ظهورش
روزی رسد،ای منتظران منتظر آید
از بیت خدا ، با علم نصر من الله
تکبیر زنان،آیت فتح و ظفر آید
با اذن خداوند جهاندار و توانا
منجی جهان،قائم اثنی عشر آید
عدل علوی،ناشر دیوان عدالت
مهر نبوی،مظهر خیرالبشر آید
احیاگر حق،منتقم حضرت زهرا
سردار شرف ،وارث تیغ دو سر آید
یارب به خداوندی خود مرحمتی کن
سیمای امامت ز پس پرده در آید
(فرهادی)مجنون،شده آواره ی کویش
ای کاش غم دوری این عشق سر آید
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.