عیان مثال قمر شد میان شب عباس
سرود نافله دارد به زیر لب عباس
امیر لشکر نور قوای قلب حسین
نگاه سادۀ او دوای قلب حسین
بهار عشق آمد
نگار عشق آمد
چراغ انجمن
تبار عشق آمد
بیاد نام عزیزش رود غم از دلها
نهاده حق به کف او کلید مشکلها
کلید باب مراد به دست او باشد
عطا و جود و کرم ز او نکو باشد
بهار عشق آمد
نگار عشق آمد
چراغ انجمن
تبار عشق آمد
لوای لشکر اسلام در انتظارش بود
جناب جعفر طیار طلایه دارش بود
حسین فاطمه را بگو که یار آمد
سپاهیان تو را طلایه دار آمد
بهار عشق آمد
نگار عشق آمد
چراغ انجمن
تبار عشق آمد
بَرَد چو حمله به دشمن مثال شیر عباس
امیر لشکریان را کند اسیر عباس
زتیغ شعله ورش عدو گریزان است
چرا که مثل پدر امیر میدان است
بهار عشق آمد
نگار عشق آمد
چراغ انجمن
تبار عشق آمد
به کربلای معلا بگفت حسین جانم
مرانم از درِ رحمت غلام سلطانم
بکن روانۀ جنگ یَلِ قوی دستم
زکودکی به خدا ز ساغرت مستم
بهار عشق آمد
نگار عشق آمد
چراغ انجمن
تبار عشق آمد